آمدهام تا اشکنه را احیا کنم.
آمدهام تا سفرههایتان را از غذاهای اضافی پاک کنم.
آمدهام تا ارزش غذایی اشکنه و سویا و کوفت و زهرمار را به شما مردم فراموشکار یادآور شوم.
آمدهام تا مرغان بینوا را از چنگ خروسهای خرِ شهر نجات دهم.
من ناجی تمام مرغانم.
من حامی اشکنهام.
من آمدهام تا بار اضافی را از دوش سفرههای بینوای شما ملت مصرفگرا بردارم.
بهخدا سوگند که شما خیانتکارید. صد بار مرغ خوردید و دیدید ثمرش را / اشکنه چه بدی داشت که یکبار نخوردید؟
من آب را هم از سفره هایتان حذف میکنم.
من نان شما را هم قطع میکنم.
من اگر مجبور شوم برای حفظ سفره هایتان، آنها را به آتش میکشم.
اگر
خوب دقت کنید میبینید که همهاش بهخاطر خودتان است. تمام این غذاها چاقکننده است. برای بدن ضرر دارد. ما صلاحتان را میخواهیم. صلاحتان را به زور
میخواهیم.
آمدهام تا سفرهها را پاک کنم.
من آمدهام. وایوای. من آمدهام.
همین نفت که هرروز میآوریم سرِ سفرههایتان، بس نیست؟ بدمزه است؟ خب با شکر بخورید. اینروزها شکرِ زیادی خوردن ایرادی ندارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر