فیلم بینوایان را دیدهاید؟ مشخصا میخواهم در مورد سکانس آخرش حرف بزنم.
آنجا که روح ژان والژان نیز به ارواح تمام انقلابیون میپیوندد و همه در میدان
شهر و پشت سنگرهای عظیم میایستند و سرخوشانه سرود آزادی میخوانند و میخندند و پرچم فرانسه را در هوا تکان میدهند.
سرودی از جهان مردگان که زندهها میشنوند ...
دنیای مردهها گویی زندهتر از دنیای زندههاست. زندهها مردهاند و مردهها زنده...
خواستم بگویم ارواح ما هم یکروز در میدان آزادی دور هم جمع میشوند. زیر باران و بی وقفه میرقصند و سر اومد زمستون خواهند خواند.
پرچم هایمان را در باد تکان میدهیم و از آزادی میخوانیم و فریاد شادمانی سر میدهیم و آنروز خورشید واقعا از شرق طلوع خواهد کرد و آن سبزترین طلوع خورشید در این سرزمین خواهد بود.
سحابیها ، هدی صابر ، ندا ، اشکان ، سهراب ...
همه جمعاند و منتظرِ آزادی که آه اگر سرودی میخواند ... کوچک ...
همچون گلوگاه پرندهای
هیچ کجا دیواری فروریخته برجای نمیماند
سالیان بسیاری نمیبایست
دریافتی را
که هر ویرانه نشان از غیاب انسانی است
(احمد شاملو)
سرودی از جهان مردگان که زندهها میشنوند ...
دنیای مردهها گویی زندهتر از دنیای زندههاست. زندهها مردهاند و مردهها زنده...
خواستم بگویم ارواح ما هم یکروز در میدان آزادی دور هم جمع میشوند. زیر باران و بی وقفه میرقصند و سر اومد زمستون خواهند خواند.
پرچم هایمان را در باد تکان میدهیم و از آزادی میخوانیم و فریاد شادمانی سر میدهیم و آنروز خورشید واقعا از شرق طلوع خواهد کرد و آن سبزترین طلوع خورشید در این سرزمین خواهد بود.
سحابیها ، هدی صابر ، ندا ، اشکان ، سهراب ...
همه جمعاند و منتظرِ آزادی که آه اگر سرودی میخواند ... کوچک ...
همچون گلوگاه پرندهای
هیچ کجا دیواری فروریخته برجای نمیماند
سالیان بسیاری نمیبایست
دریافتی را
که هر ویرانه نشان از غیاب انسانی است
(احمد شاملو)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر