۱۳۹۱ مهر ۷, جمعه

آمار و نمودار

اساسا آمار و نمودار نقش مهمی در جوامع امروزی ایفا میکند. شما برای اثبات حرفهایتان میتوانید از نمودار استفاده کنید. هرچه سیخ نمودار رو به بالاتر باشد نمودار شما کلفت تر و خفن تر و علمی تر است.  نمودار در این دوره و زمونه یه جورایی عینهو حرف آخر آقاجون میمونه. هیشکی نمیتونه رو حرفش حرف بزنه. حتا اگه پرت و پلا ترین حرف ممکن رو هم بزنه کسی جرات نداره بهش چیزی بگه. نموداره ناسلامتی ها. الکی که نیستش که. 
این میله های نموداری خیلی میله های خوبی هستن. میشه ازشون رفت بالا و دیگه پایین نیومد. مثل کاری که دلار و طلا کردن. رفتن بالای میله و هرچی صاحابشون گفت بچه پررو بیا پایین ، اینا گوششون بدهکار نبود. 
بعضی نمودارها به صورت سینوسی استعمال میشن. شل کن سفت کن دارن. ما که استعمال نکردیم اما اونایی که از این نمودار استفاده کردن خیلی حال نمودن باهاش و کلی هم پول به جیب زدن.
بعضی نمودارها دایره ای هستن. یه سفره ای اون وسط پهنه هرکی هر درصدی دلش میخواد برمیداره. بستگی به کَرم و وسع طرف داره که دیگه چقدر برداره و چقدر بذاره بمونه.
بعضی نمودارها اصن نمودار نیستن. ما با این نمودارها کاری نداریم. اینا مال جوامع آماری هستند که خب خیلی دقیق هستن و به کار ما نمیان. اون دسته از نمودارهایی به درد ما میخورن که ساده باشن. رنگی باشن. خوشگل باشن. نمودارهای پیچیده به درد لای جرز هم نمیخورند.
در حوزه آمار هم وضع به همین منوال هست. ما در آمار سه شاخص خیلی معتبر و مهم داریم. به نام های مد ، میانه و میانگین.
شاخص اول که همانا مد باشد شاخصی ضد انقلاب و بی هویت است که به جان جوانان ما افتاده است و اصلا خیلی خر است. فرض میکنیم که مد وجود ندارد. فلذا به دو شاخص دیگر میپردازیم:
میانه : میانِ مونث. آنچه در میان زنان است. ( بدون شرح )
میانگین : در جوامع امروزی میانگین ینی کشک. شما دهک بالا رو حساب کنید. باهاش هرهر به دهک پایین بخندید. گور پدر دهک های میانی. اساسا در جوامع امروزی میانگین میخوان واسه کجاشون؟ اینا حرفاییه که غربی ها توی گوش من و شما کرده اند. فلذا میانگین ینی کشک. 
یه سری تعاریف دیگه همچون واریانس و همبستگی و اینا هست که خب به من و شما چه ربطی داره؟‌مگه ما آمارگیر هستیم؟ 
با گریز کوتاهی که به آمار زدیم بار دیگر باز میگردیم به مبحث شیرین نمودار :

 از نمودار استعمال های دیگری نیز میگردد. شما میتوانید برای خرفهم کردن یه مشت گاو از نقاشی های نموداری استفاده کنید. مثلا عکس یک بمب رو بکشید. با یه فیتیله. بعد اینو دستتون بگیرید و رو به جمعیت حاضر نشون بدین و بگین این اسمش بمبه. اینم سرشه. سرشو بکشی این میترکه. یه کاری کنیم سرشو نکشن که نترکه. چیکار کنیم؟ از چیزای قرمزی که برای این کار هست استفاده کنیم و ببندیم بهش تا نترکه. 
فقط نکته ای که هست اینه که ما نباید به نمودارهامون دست بزنیم. کار خیلی بدیه. نباید میانگین ها و میانه هامون رو خودمون روشن کنیم. باید از بزرگترها بخوایم کمکمون کنن.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر