غرور ملی چیست؟
حقیقتا
جواب دادن به این سوال برای ما سخت است. چون لحظات کمی بوده که غرور ملی را
تجربه کرده باشیم. لحظات کمی بوده که به ایرانی بودن خودمان افتخار
کرده باشیم. همیشه از ایرانی بودن خودمون خجالتزده بودیم. اما یه تکلحظههایی بوده که خوشحال میشدیم و لذت میبردیم از ایرانی بودن خودمون.
مثل کِی؟
مثل
۲ خرداد ۸۸ ، استادیوم آزادی.
مثل ۲۵ خرداد . مثل گلِ خداداد به استرالیا . مثل لحظهای که آمریکا رو بردیم. مثل لحظهای که ما ندیدیم اما باباهامون دیدن که توی استادیوم امجدیه ، اسرائیل رو بردیم. رفتیم بازی کردیم باهاش و بازی رو بردیم.
مثل سوم خرداد و فتح خرمشهر.
مثل لحظهی ملی شدن صنعت نفت. مثل روز شکست حصر آبادان .
مثل شیشتایی ها حتی :))
مثل ۲۵ خرداد . مثل گلِ خداداد به استرالیا . مثل لحظهای که آمریکا رو بردیم. مثل لحظهای که ما ندیدیم اما باباهامون دیدن که توی استادیوم امجدیه ، اسرائیل رو بردیم. رفتیم بازی کردیم باهاش و بازی رو بردیم.
مثل سوم خرداد و فتح خرمشهر.
مثل لحظهی ملی شدن صنعت نفت. مثل روز شکست حصر آبادان .
مثل شیشتایی ها حتی :))
مدتها
بود که غرور ملی به یک عنصر فراموششده و در پارهای موارد زائد تبدیل شده
بود. اونقدر غرورمون له شده بود که نمیشد دیگه جمعش کرد. اما امشب اون
لحظهای که دو ورزشکار ایرانی با همدیگه به روی سکوی مدالها رفتند و با همدیگه مدال
گرفتند واسه من خیلی خوب و قشنگ بود.قشنگ افتخار کردم. قشنگ بغض داشتم. میخواستم فریاد بزنم و بگم اینا ایرانی بودن که مدال گرفتن.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر